مدح و وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها
بــالاتـر از بـالایـی و بـالانـشـیـنـی هرچند با ما خـاکـیان روی زمـینی شایـسـتۀ وصـف زبـان کـردگـاری نه درخور توصیفهای این چنـینی حُسن تو محض با پیمبر بودنت نیست قبل از مسلمان بودنت هم بهـترینی انـگـشـتـر پـیــروزی دیـن خــدا را تو با بهـای جـان و امـوالت نگـینی طرد تو از سمت قـریشیهای مکـه باعث نشد یک لحظه هم از پا نِشینی نام تو از لبهای پـیـغـمـبر نـیـفـتاد در هر کجا همراه ختم المـرسلـینی «مثل فدک نام تو را هم غصب کردند تو بهـتـرین مصداق اُمُّ المؤمنـینی» این روزهای آخر عـمر خـودت را هر روز با یک غـصۀ تازه قـرینی رخـسارۀ تو رنگ رفـتن را گـرفته احساس تلـخ لحـظـههای واپـسـیـنی در چشمهایت اشک حرف درد دارد انگار از یک قـصّۀ دیگر غـمـیـنی دلـواپـس غـمهـای بـیپـایـان زهـرا بعـد از فـراق رحـمـةٌ لـلـعـالـمـیـنی ای کاش بودی تا در آغوشش بگیری وقتی که آنجا گفت: یا فـضّه خذینی |